9 Apr 2015

برداشتی از نمایش در کلبه سینما About Elly

Abbout Elly
برداشتی از نمایش فیلم 
29 March 2015
در باره الی اولین فیلمی بود که من در کلبه سینما می دیدم. اولین چیزی که به دلم نشست دیدن جمع خوب دوستانی بود که در بعد از ظهر یک روز بادی یکشنبه آمده بودند که این فیلم را بینند.

کلبه سینما سالن کوچک و جالبی است در غرب لندن که به همت دوستانی هنر دوست آماده شده تا مرکزی باشد برای نمایش فیلم و گفتگو در باره آن.

من در باره الی را یک بار دیده بودم. آنچه به یادم بود در هم آمیختگی صدا بود و حرکت سریع تصویرها در فضای پر باد یک ساحل، در کناره دریای خزر - حسی از بودن در چنگ یک تلاطم.   

آن زمان فکر کرده بودم که صحنه های اولیه فیلم به قدرت آنهایی نیست که بعد از به آب افتادن و نجات بچه، وبعد گم شدن الی می آیند.  این را در دیدن دوباره فیلم هم  حس کردم. حرف ها وحرکت ها در قسمت اول چندان خوب جا نمی افتند. به نظر می رسد که همه دست اندر کاران -  کار گردان وفیلم نامه نویس و بازی گران - 
 بر روی این قسمت کمتر کار کرده اند. 

فیلم درباره الی از دریا شروع می شود، با دریا می جنگد ودرابهام آن غرق می شود. 

رازی را در خود گرفته که آشکار نشدنش همان اندازه برای یک بیننده ی دلخور از ابهام ها سخت است که برای شخصیت اصلی داستان -  سپیده که گلشیفته  فراهانی او را بازی می کند.

قدرت داستان در سادگی های همه جا پیدا و درعین حال بسیار پیچیده فیلم است. سادگی در زبان، در بازی ها، در بر خورد ها و در ارتباط ها. 

دوستی این سادگی را نا مانوس می دید. دوست دیگری می گفت نمی تواند داستانی به این سادگی را دنبال کند.  شاید همین سادگی های داستان است که بیننده را خواهان یک پایان ساده تر می کند - و شاید نبودن یک پایان ساده تراست که فیلم را  از یک داستان معمولی به کاوشی عمیق و پیچیده در شخصیت ها می رساند. 

درهمان حال که در باره الی یک روایت ساده از یک همایش دوستانه است، داستان تلخی است از یک رابطه دشوار بین یک زن و مرد جوان، که هنوز با هم ازدواج نکرده اند. 

زن، الی، می داند که این رابطه را نمی خواهد ولی نمی داند که چگونه تمامش کند. جالب این که ما این را اززبان الی نمی شنویم. فیلم فرصتی به او نمی دهد که حرف هایش را بزند - خود این یکی از پیچیدگی های دیگر فیلم است. الی را ما از زبان سپیده می شناسیم.  الی در زبان سپیده شکل می گیرد و زنی می شود به دنبال ارتباطی نو و فرار از یک رابطه مغشوش با نامزدش.

اما اگرموضوع فقط همین می بود آیا داستان در همان جای کوچک خودش نمی ماند؟   الی در واقع همان هویتی از سپیده است که نمیداند با رابطه خودش چگونه کنار بیاید و یا اصلا چرا کنار بیاید.  

دوستی می گفت که الی بخشی از سپیده است، بخشی که درخود سپیده با مردن الی می میرد.

این برداشت خوبی است. الی آزمایشی است برای سپیده که از راستای آن جوابی بیابد، جوابی به سوال همیشگی در ذهن خودش که آیا رابطه خود سپیده با شوهرش قابل دوام است؟

دوستی درباره بازی ها در فیلم می گفت ضعیف بوده اند. دلیلش را این می آورد که به هیچ یک از هنرپیشه ها جایزه ای تعلق نگرفته بود. ملاک را نباید گرفتن جایزه دانست. گذشته از آن، من بعد از دیدن دوباره فیلم اصلا چنین احساسی نداشتم.  بر عکس، برداشت من این بود که بازی گران حتی در جاهایی توانسته بودند چیز هایی را که داستان کم می آورد جبران کنند، از جمله در صحنه بالا بردن بادبادک که سکته در داستان ایجاد می کرد ویا در صحنه آماده کردن خانه برای آمدن نامزد الی. 

در باره الی، هم چنان که از جوایزی که به خود گرفته پیداست، از موفق ترین فیلم های ایرانی ست.  اما آنچه که مرا مجذوب کرد توانایی کارگردان در استفاده از فضای کوچک یک خانه ویلایی برای خلق داستانی بلند و پر تحرک بود که در آن رابطه های پیچیده ودشوار به سادگی بازمی شوند وبه بیننده ابزاری میدهند برای اندیشیدن به آنها. 

ازآن جمله است آشکار شدن خصلت همیشه ماندگار دروغ بافی در بافت فرهنگی ایران. بخشی از این خصلت زاییده اختناق هاست وهمجنان که گلشیفته فراهانی گفته راهیست برای زیستن. اما همیشه فقط این نیست. بخش مهمی از این خصلت بازتابی است از یک نهاد بسیار ریشه دار در ذهنیت ایرانی -  دروغ برای پرده کشیدن بر کمبود ها  ونیازها. گاهی هم برای فخر فروختن به دیگران، به اطرافیان، به اقوام، به همسایه، به نزدیکان، به هرکس که به نوعی با او تماسی پیدا می شود. 

No comments:

Post a Comment